سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیها

شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

دیده بستی پا سوی قبله کشیدی وای من           تا نمردم چشم خود را باز کن زهرای من
من به احزاب و اُحُد یکدم نلرزیدم ولی           تا تو افتادی ز پا لرزید دست و پای من


کاش جانم با نفس از سینه می‌آمد برون           کاش می‌مُردم مدینه نیست دیگر جای من
روزها لب بسته از فریاد و می‌سوزم خموش           حبس در دل گشته حتی نالۀ شب‌های من
قـنـفـذ بیـدادگـر جـان مرا از من گـرفت           تو زمین خوردی و از هم شد جدا اعضای من
آفـتـاب طـلعـتت از ابـر سیـلی شد سیـاه           زین مصیبت تیره شد در چشم من دنیای من
در عزای تو تمامی عمر من شد احتضار           با فراق تو شده هر شب، شب احیای من

تو به خود از درد پیچیدی و نگشودی لبی           تا نیاید از جگر یک لحظه واویلای من
حـیـف بـاغ آرزوهـای مـرا آتـش زدنـد
           رفت از کف غنچۀ من لالۀ حـمرای من
مـرحـبا میثم که در اشـعار تو پـیـدا بود
           غـصۀ نـاگـفـته و غـم‌های نـاپـیـدای من

نقد و بررسی